کبوتر حرم
 
خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ

صحن جامع رضوی

داشتم چوب‌پر به دست، در قطعه‌ی 3 - محوطه‌ی بین ورودی رواق امام خمینی (ره) و حوض کنار پارکینگ 2 - قدم می‌زدم و زائران آقا را تماشا می‌کردم. با خودم گفتم: «این همهزائر این‌جا می‌آیند و می‌روند و همکاران من از کنار همه بی‌اعتنا می‌گذرند. ولی من با تعمق نگاه می‌کنم و در همین رفت و آمدهای ساده، چه چیزها می‌بینم و می‌نویسم.» همین طور داشتم برای خودم نوشابه باز می‌کردم که ناگهان به خودم آمدم: «خاک بر سرت! اگر قرار باشد درست ببینی، باید حرم آقا را قطعه‌ای از بهشت ببینی؛ قطعه‌ای از بهشت، همان طور که جدش رسول خدا - صلی الله علیه و آله و سلم - فرموده است.»




موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: خاطرات خدمت
به‌تاریخ شنبه 90/11/15 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان لوگوی دوستان لوگوی دوستان
نگاه‌های دیگر



بالای صفحه



اینجا خانۀ خودتان است. کبوتر حرم